حفظ سوره ملک ـ آیات 1 تا 4
سورةُ المُلک
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
تَبارَکَ الَّذی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ (1) * فایل صوتی *
الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزیزُ الْغَفُورُ (2) * فایل صوتی *
ترجمه :
به نام خداى بخشاینده مهربان
بزرگوار و متعالى است خداوندى که فرمانروایى به دست اوست و او بر هر چیزى تواناست. (1)
آن که مرگ و زندگى را بیافرید، تا بیازمایدتان که کدام یک از شما به عمل نیکوتر است و اوست پیروزمند و آمرزنده. (2)
آن که هفت آسمان طبقه طبقه را بیافرید. در آفرینش خداى رحمان هیچ خلل و بىنظمى نمىبینى. پس بار دیگر نظرکن، آیا در آسمان شکافى مىبینى؟ (3)
بار دیگر نیز چشم باز کن و بنگر. نگاه تو خسته و درمانده به نزد تو باز خواهد گشت. (4)
تفسیر :
1 . سوره ملک شصت و هفتمین سوره ی قرآن کریم می باشد. سی آیه دارد . در صفحه 562 قرآن کریم به خط عثمان طه قرار دارد.
2 . این سوره اولین سوره از جزء بیست و نهم قرآن کریم می باشد.
3 . این سوره با مساله مهم مالکیت و حاکمیت خداوند و جاودانگى ذات پاک او آغاز مىشود که در واقع کلید همه بحثهاى این سوره است.
4 . این سوره دومین سورهاى است که با کلمه" تبارک " آغاز مىگردد، سوره دیگر سوره فرقان بود که با جمله" تَبارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمِینَ نَذِیراً" آغاز گردیده.
5 . " تبارک" از ماده" برکت" در اصل از" برک" (بر وزن برگ) به معنى سینه شتر است، و هنگامى که" برک البعیر " گفته شود مفهومش این است که شتر سینه خود را به زمین زد، سپس این کلمه به معنى دوام و بقاء و زوالناپذیرى آمده، و در مورد هر نعمتى که پایدار و با دوام باشد گفته شده است، مخزن آب را از این رو" برکه" مىگویند که آب مدتى طولانى در آن باقى مىماند.
6 . در آیه یک در حقیقت دلیل مبارک بودن ذات پاک خدا ذکر شده و آن مالکیت و حاکمیت او بر جهان و قدرت او بر همه چیز است، و به همین دلیل وجودى است زوالناپذیر و پربرکت.
7 . در آیه دوم به هدف آفرینش مرگ و حیات انسان که از شؤون مالکیت و حاکمیت خدا است اشاره کرده است.
8 . " مرگ" اگر به معنى فنا و نیستى باشد مخلوق نیست، چرا که خلقت به امور وجودى تعلق مىگیرد ، ولى مىدانیم که حقیقت مرگ انتقال از جهانى به جهان دیگر است، و این قطعا یک امر وجودى است که مىتواند مخلوق باشد.
9 . اگر مرگ در اینجا قبل از حیات ذکر شده بخاطر تاثیر عمیقى است که توجه به مرگ در حسن عمل دارد. گذشته از اینکه مرگ قبل از زندگى بوده است.
10 . منظور از آزمایش خداوند چنان که قبلا نیز گفتهایم نوعى پرورش است، به این معنى که انسانها را به میدان عمل مىکشد تا ورزیده و آزموده و پاک و پاکیزه شوند. و لایق قرب خدا گردند.
11 . قابل توجه اینکه هدف" آزمایش حسن" عمل معرفى کرده، نه کثرت عمل، و این دلیل بر این است که اسلام به" کیفیت" اهمیت مىدهد نه به" کمیت" مهم آن است که عمل خالصانه و براى خدا مفید و جامع باشد، هر چند از نظر کمیت کم باشد.
12 . منظور از" أَحْسَنُ عَمَلًا" چیست؟
در بعضى از روایات اسلامى از پیغمبر گرامى اسلام ص نقل شده که فرمود:
اتمکم عقلا، و اشدکم للَّه خوفا، و احسنکم فیما امر اللَّه به و نهى عنه نظرا، و ان کان اقلکم تطوعا!
" منظور این است که کدامیک از شما عقل و خرد کاملتر، و خداترسى بیشتر، و آگاهى فزونتر بر اوامر و نواهى الهى دارید، هر چند اعمال مستحبتان کمتر بوده باشد"
13 . بدیهى است عقل کامل عمل را پاکتر و نیت را خالصتر و پاداش را بیشتر مىکند.
14 . مساله آزمون و امتحان از مساله عبودیت جدا نیست، همانگونه که کمال عقل و خداترسى و نیت خالص که در روایات بالا به آن اشاره شده، روح عبودیت را تشکیل مىدهد.
15 . عالم میدان آزمایش بزرگى است براى همه انسانها، وسیله آزمایش، مرگ و حیات، و هدف این آزمون بزرگ رسیدن به حسن عمل، که مفهومش" تکامل معرفت، و اخلاص نیت، و انجام هر کار خیر" است.
16 . از آنجا که در این میدان آزمایش بزرگ انسان گرفتار لغزشهاى فراوانى مىشود، نباید این لغزشها او را مایوس کند، و از تلاش و کوشش براى اصلاح خویش بازدارد، در پایان آیه به بندگان وعده یارى و آمرزش داده.
17 . بعد از بیان نظام مرگ و زندگى، به نظام کلى جهان پرداخته، و انسان را به مطالعه مجموعه عالم هستى دعوت مىکند، تا از این طریق خود را براى آن آزمون بزرگ آماده کند، مىفرماید:" همان خدایى که هفت آسمان را بر روى یکدیگر آفرید" (الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً).
18 . در مورد" طباقا" در اینجا باید بیفزاییم که بر اساس این تعبیر آسمانهاى هفتگانه هر کدام فوق دیگرى قرار دارد، زیرا معنى" مطابقه" در اصل آن است که چیزى را فوق چیز دیگرى قرار دهند.
19 . با تمام عظمتى که عالم هستى دارد هر چه هست نظم است و استحکام، و انسجام، و ترکیبات حساب شده، و قوانین دقیق و اگر بىنظمى در گوشهاى از جهان راه مىیافت آن را به نابودى مىکشید.
20 . " فطور" از ماده" فطر" ( بر وزن سطر ) به معنى شکافتن از طول است، و به معنى شکستن (مانند افطار روزه) و اختلال و فساد نیز مىآید، و در آیه مورد بحث به همین معنى است.
21 . حوادث ناگوارى که گهگاه در زندگى انسانها رخ مىدهد؛ در مطالعات دقیقتر روشن مىشود که آنها نیز اسرار و فلسفههاى دقیق و مهمى دارد.
22 . این آیات اشاره روشنى به برهان نظم دارد که مىگوید: وجود نظم در هر دستگاه نشانه وجود علم و قدرتى در پشت آن دستگاه است، و گرنه حوادث اتفاقى حساب نشده، و تصادفهاى کور و کر، هرگز نمىتواند مبدأ نظام و حساب گردد.
منبع : تفسیر نمونه، ج24، ص: 315 تا 322